مرا محکم در آغوش بگیر...
در آغوشم بگیر ...
آن چنان خسته ام
که حتی افقهای نگاهم نیز گم می شود
در این هوای دلگیر
مرا محکم بفشار ...
برای زندگی تهی از هیجانم مرا محکم در آغوشت بفشار ...
به من ببخش نوازش دستت را
با تصنیف دوستت دارم لبهای شیرینت
و مرا نوازش بده در این روزها
با یاد دلنشینت ...
بگذار من نیز
تو را در اغوش گیرم ...
و لب بر لبهای تو گذارم
تا دریابی چه قدر دوستت دارم...